چرا میای وبلاگم؟

ساخت وبلاگ
دیشب چند تا خاب عجیب غریب دیدم ..‌.یکیش مربوط به یکی از همینوبلاگیا ..‌.که امیدوارم حالش خوب باشه .‌..یکی هم در ادامه ی همونخابم و مربوط ب خودم بود ...که با یه باند تبهکاران درگیر بودم :D اصنهم نمیدونم مشکلمون باهم چی بود و اصن برای چی باهم درگیر شدیم :|بقول اون جوکه که چرا همه ی خابای ما از وسط شروع میشه :| حداقل ازاول هم شروع نمیشه آدم ببینه مشکلش با طرف چیه .‌‌..شاید باهم حلشکنن :D متی شب میرسه و فردا تشریف میاره پیشم :| تعبیر خابم احتمالاهمون متی و بچه هان که فردا شام دعوتن اینجا :D خیلی وقته همو ندیدیم ...واس عید هم که نبودیم ... قرار شد فردا شب جمع بشن اینجا ... چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 369 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 19:03

چمدون عیدم رو تازه دیشب باز کردم ...به نظرم اومد نصف تیشرتامنیست :|موقع اومدن مامان وسایلام رو جمع کرده بود و گفتم شاید یادش نبودهبذاره ...ازش پرسیدم دیدم نه شیده برداشته :D ما دیدیم یبار تقسیم اموالمیکنن :| من مثل نبش قبر شده ها هر چند وقت یبار تقسیم اموال دارم ...اونم بیخبر :D حداقل یه خبر بدن دنبال وسایلم نگردم :| حالا من یه خاهر دارموضعیتم اینه ..‌.اونا که چند تا خاهر دارن فکر کنم فقط لباس زیراشونبرا خودشون میمونه :)) هر چند شیده بعد که عکس و فیلم برام میفرستهو تازه میبینم عا اون هودی یا تیشرته چقدر اشناست و یادم میاد مال منهذوقش رو میکنم :D اونقدر که اگه خودم میپوشیدم ذوقشون رو نداشتم :|خرید که میکنم از مدلی خوشم میاد توی دو سه تا رنگ از همون کار میگیرم ...فروشنده میگه یه مدل دیگه بردارین :| میگم نه حداقل یکیش برا خودمبمونه :D میگم خاهر که داری :| میگن اره آسایش نداریم :D چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 268 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 19:03

زندگی بدون ... چی سخته ؟؟ دارم به جای خالی فکر میکنم ...بنظرم زندگیبدون دوست داشتن سخته ...دوست داشتن کسایی که دوستت دارن ...یا دوست داشتن چیزهایی که دوست داری ...همین احساس به ادم امیدزندگی کردن میده ...کار کردن ...زنده ماندن ... یکی گفته بود زندگیبدونگربه ام سخته ...بنظرم برای خیلیا قابل درک نیست ولی خب اینم جزئی ازچیزهایی میشه که دوست داری ...بماند که چیشده یه آدم اولویتش تویزندگیش گربه میشه ... نمیشه هم قضاوتش کرد شاید انقدر از آدما نامردیدیده که ... تا این که امروز یه دختر بچه ی چند ماهه توی مغازه ی رفیقمدیدیم ...به قدری این خانوم کوچولو خوشگل بود که خودش زندگی بود :))گوشواره هم تو اون گوشهای کوچولوش داشت ...با متی یکم باهاش بازیکردیم ... بغلم کردم بوسش کنم اول یکم دستش رو کشید روی صورتمبعد موهام رو کشید :D از بچگی مو میکشن :| چرا میای وبلاگم؟...
ما را در سایت چرا میای وبلاگم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : walevorstboy بازدید : 368 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 19:03